هر چه سرعت بارگذاری صفحه فرود شما کمتر باشد، نرخ پرش شما افزایش خواهد یافت. پارامتر سرعت وب سایت به شدت نیز مورد توجه گوگل است به طوری که اگر سرعت لود وب سایت شما آهسته باشد، نتایج شما در گوگل رتبه بندی خوبی دریافت نکرده و به ندرت در نتایج جستجو پایین می آیند.سرعت وبسایت: یکی از موارد مهم پایین بودن نرخ پرش، پایین بودن سرعت لود سایت است. هرچه این زمان کمتر باشد تعداد کمتری از کاربران را از دست خواهید داد. بهطورمعمول سرعت لود مناسب تا 5 ثانیه در نظر گرفته میشود.
واکنش گرا بودن: امروزه درصد زیادی از کاربران، وبسایتها را از طریق موبایل یا تبلت ها دیدن میکنند و اگر وبسایت شما واکنش گرا یا رسپانسیو نباشد قطعاً کاربران زیادی را از دست میدهید.این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که یک سایت کُند و آهسته می تواند یک کسب و کار را به مرض نابودی کشانده و مشتری های بالقوه شما را از خرید دلسرد نماید.هر چه سرعت لود یک وب سایت افزایش یابد، به جز آنکه باعث کاهش نرخ پرش خواهد شد، نرخ تبدیل را نیز افزایش خواهد داد. براساس آمارهای منتشر شده توسط Smart Insights، وب سایت های سریعتر، شاهد نرخ تبدیل بالاتری نیز هستند.محتوای مفید، همیشه قابلیت اشتراک گذاری دارد و از همه مهمتر سبب میشود که افراد بیشتر در وبسایت شما جستجو کنند. بر اساس یک بررسی صورت گرفته، مشخص شده که روزانه حدود ۲۷ میلیون محتوا توسط کل کاربران اینترنت به اشتراک گذاشته میشود. وبلاگها به کسبوکارها کمک میکنند که رابطه قویتری میان مخاطبان خود و کسبوکارشان بسازند و فقط لازم است که یک استراتژی مشخص و کامل به این منظور آماده گردد.ایجاد تعامل یکی از اهداف اصلی وبلاگهای کسبوکارها است و همین محتواهای وبلاگ یک کسبوکار است که باعث میشود تا افراد در مورد صنعت و محصولات آن بروز بمانند. منبع مقاله کاهش نرخ پرش بلاگ اد. اگر شما از سیستم مدیریت محتوای وردپرس استفاده می کنید می توانید از پلاگین WP external links استفاده کنید. این پلاگین باعث باز شدن لینک های خروجی در تب جدید (و یا پنجره جدید) خواهد شد.
بنابراین همواره توجه داشته باشید که همین نکات کوچک و کم اهمیت نیز می تواند تاثیرات بسیار زیادی بر روی تعامل و عملکرد کاربران با وب سایت شما داشته باشد. باز شدن لینک های خروجی در تب جدید نیز می تواند باعث افزایش نرخ تبدیل و همچنین کاهش نرخ پرش وب سایت شما شود.
به خاطر داشته باشید که هر روزه گوگل بیشتر به سمتِ رضایت کاربر حرکت می کند. بهترین راهی که گوگل می تواند اطلاعات دقیقی از سایت شما به دست آورد از طریق ردیابی رفتار کاربرانتان در وب سایت شماست و هنگامی که سایت شما Mobile-Friendly نباشد، کاربرانی که از طریق دستگاه های موبایلشان به سایت شما می آیند، نمی توانند به درستی از آن استفاده کنند و عملکرد بسیار ضعیفی برای وب سایت شما به ارمغان می آورند (نرخ پرش کاربران در این حالت بسیار بالا خواهد بود، علاوه بر آن، نرخ تبدیل نیز بسیار کاهش خواهد یافت).
یکی از راه های کاهش نرخ پرش (و یا افزایش نرخ تبدیل کاربرانتان)، استفاده کردن از چندین صفحه فرود است. در سال ۲۰۱۳، مطالعاتی که توسط HubSpot در مورد دیجیتال مارکتینگ ترتیب داده شد و توسط Ion Interactive به اشتراک گذاشته شد، نشان می داد که شرکت هایی با ۴۰ صفحه فرود (و یا بیشتر)، ۱۲ برابر نسبت به شرکت هایی که ۵ صفحه فرود (و یا کمتر) دارند، فروش بیشتری را تجربه کرده اند.
به عبارت دیگر، اگر شما نرخ پرش (Bounce Rate) زیادی را بر روی صفحات فرود خود شاهد بود، این امر نشانه ای است که سایت و بازاریابی محتوایی شما نیازمند یک بازطراحی بسیار جدی است.
به درصدی از بازدیدکنندگان یک وبسایت گفته میشود که بدون بازدید از صفحه دیگری، آن را ترک میکنند. این کمیت بوجود آمده تا به شما در تشخیص مناسب بودن مخاطب هدفی که وارد وبسایت کردهاید و همچنین انتظارات آنها از شما، کمک کند. در حقیقت وقتی نرخ پرش صفحه فرود کمپین تبلیغاتی شما بالا است، به احتمال زیاد در آن صفحه انتظار مخاطبتان را برآورده نکردهاید و محتوای نامناسبی مورد استفاده قرار گرفته است.
یکی از حیاتیترین بخشهای ایمیل شما، بخش عنوان آن است. عنوان مناسب برای ایمیلهای شما بهتر است دارای ویژگیهای زیر باشد:
عنوان را ساده بنویسید. لحن آن خبری باشد و اطلاعاتی را به کاربر برساند و در نهایت نیز عنوان خود را بهگونهای انتخاب کنید تا ارزش بازشدن را داشته باشد. همچنین توجه داشته باشید که به عنوان خود زرق و برق اضافه نداده و یا آن را گمراه کننده ننویسید.
یکی از اصلیترین راههای از دست دادن مشتری، ارسال ایمیلهای انبوه برای طیف وسیعی از کاربران، بدون در نظر گرفتن تقسیمبندیهای مناسب براساس علاقهمندیهای کاربران است. شما میتوانید اعتماد کاربرانتان را از طریق تقسیمبندی مناسب آنها به دست آورده و از لغو اشتراک آنها جلوگیری نمایید.
بازاریابی ایمیلی
زمانی که شخصی این ایمیل فروش را باز می کند، در آن واحد، فقط این ایمیل
است که پیش چشمانش قرار می گیرد و مدتی را برای مطالعه آن صرف می کند. وقتی
که ما آگهی های تلویزیونی یا تبلیغات رادیویی یا حتی تبلیغات و دیجیتال مارکتینگ را می بینیم و می شنویم، هر
آگهی فقط مدت کوتاهی پیش چشمانمان قرار می گیرد یا به گوشمان می خورد و چند
ثانیه دیگر، تبلیغاتی دیگر جایگزین می شوند و دوام اثر هر یک کوتاه است.
ایمیل های تبلیغاتی و فروش این طور نیستند و هر کدام جداگانه توجه یک مشتری
احتمالی را به خود معطوف می دارند. دلیل آخر این که ایمیل ها، بسیار بیشتر
از تصاویر تلویزیونی و آگهی های صوتی رادیو، ملموس بوده خواننده و مشتری
احتمالی حس می کند که روی آن بیشتر کنترل و تسلط دارد. تبلیغات تلویزیونی و
رادیویی با فشار یک دکمه محو می شوند ولی صاحب یک ایمیل، آن را متعلق به
خود می داند و مدتی به آن خواهد پرداخت. دلایل فوق همگی کارایی و توانمندی و
مقرون به صرفه بودن بازاریابی ایمیلی را رقم می زنند. اگر به این ابزار
دقت فراوان شده با مهارت و هوشیاری به کار گرفته شود، در افزایش درآمد یک
کسب و کار بسیار مؤثر خواهد بود.
ایمیل مارکتینگ یا همان بازاریابی از طریق ایمیل به روش بازاریابی از طریق ارسال ایمیل هایی با محتویات تجاری به صورت مستقیم یا غیر مستقیم می باشد. ایمیل ها معمولا با اهداف مختلفی ارسال می گردند از جمله: ارسال ایمیل به منظور مستحکم کردن رابطه اعتماد بین فروشنده و خریدار و تشویق مشتری به خرید دوباره ارسال ایمیل به منظور جذب مشتریان جدید یا متقاعد کردن آنها برای خرید سریع یک محصول ارسال بنرهای تبلیغاتی در ایمیل توسط شرکت ها به ایمیل مشتریان خود ارسال ایمیل با هدف ادامه اطاع رسانی به کاربر در دیجیتال مارکتینگ امر نوشکفته ای است .زمانی که شخصی این ایمیل فروش را باز میکند، در آن واحد، فقط این ایمیل است که پیش چشمانش قرار میگیرد و مدتی را برای مطالعه آن صرف میکند. وقتی که ما آگهیهای تلویزیونی یا تبلیغات رادیویی را میبینیم و میشنویم، هر آگهی تنها مدت کوتاهی پیش چشمانمان قرار میگیرد یا به گوشمان میخورد و چند ثانیه دیگر، تبلیغاتی دیگر جایگزین میشوند و دوام اثر هر یک کوتاه است. ایمیلهای تبلیغاتی و فروش این طور نیستند و هر کدام جداگانه توجه یک مشتری احتمالی را به خود معطوف میدارند.
▪ دلیل آخر این که ایمیلها، بسیار بیشتر از تصاویر تلویزیونی و آگهیهای صوتی رادیو، ملموس بوده خواننده و مشتری احتمالی حس میکند که روی آن بیشتر کنترل و تسلط دارد. تبلیغات تلویزیونی و رادیویی با فشار یک دکمه محو میشوند ولی صاحب یک ایمیل، آن را متعلق به خود میداند و مدتی به آن خواهد پرداخت.
تعداد درخواست های لغو اشتراک از لیست ایمیل ها:
این معیار نشاندهنده افرادیست که دیگر تمایلی به دریافت ایمیل از طرف شما ندارند. متن نامناسب و یا هدفگیری اشتباه گروه مخاطبان میتواند باعث نارضایتی خواننده شود.به نظر شما کدام یک از موارد بالا مهمتر به حساب میآید؟ شما کدام معیار را برای موفقیت کمپینهای ایمیلی کسبوکار خود مهمتر به حساب می آورید؟ برای مطالعه بیشتر در این مورد نگاهی به مقالات دسته بازاریابی ایمیلی داشته باشید. دلایل فوق همگی کارایی و توانمندی و مقرون به صرفه بودن بازاریابی ایمیلی را رقم میزنند. اگر به این ابزار دقت فراوان شده با مهارت و هوشیاری به کار گرفته شود، در افزایش درآمد یک کسب و کار بسیار موثر خواهد بود.
– هروقت قصد فروش محصول دارید یاد مخاطبانتان نیفتید. ایمیلها را در بازههای زمانی از پیش تعیین شده و بهصورت مرتب ارسال کنید. برای اینکار میتوانید از ابزارهایی استفاده کنید که خودشان در زمانهای مشخص ایمیل را ارسال میکنند.
– میزان خواندن ایمیل در ساعتهای مختلف روز متفاوت است. با مطالعه آمار مربوط به اعضای بانک ایمیلیتان میتوانید ساعت مناسب را تخمین بزنید.
– در بخش فرستنده، بجای استفاده از نام شرکت، از نام یک نفر از اعضا استفاده کنید.
– اگر نام مخاطب را می دانید حتما در شروع از آن استفاده کنید. تاثیر قابل توجهی خواهید دید.
– از عناوین جذابی استفاده کنید که کاربر را به باز کردن ایمیل تشویق کند. حتما خطوط اول متن ارسالی باید با عنوان ارتباط نزدیک داشته باشد.
قواعد مهم ایمیل مارکتینگ را در ایمیلهای کاری خود نیز لحاظ کنید. یک متن فوق العاده میتواند زیر یک عنوان ضعیف به خاک و فراموشی سپرده شود. در انتخاب عنوان ایمیل بسیار دقت کنید تا بتوانید توجه زیادی را به ایمیلتان جذب کنید.
از آنجایی که چند خط ابتدایی متن نیز در موبایل و حتی لپ تاپ در حالت پیش نمایش به کاربر نشان داده میشود، برای این قسمت نیز دقت زیادی خرج کنید تا کاربر نیز برای مطالعه ادامه مطلب بیشتری رغبت به خرج دهد.
امروزه پیشرفت روزافزون فنآوری ارتباطات، سازمانها را به رقابت سخت و آگاهانه دعوت میکند و به جرات میتوان گفت سازمانهایی در این رقابت کمی و کیفی پیروز هستند که مدیران آنها، سازمان خود را با شرایط محیطی وفق داده و شرایط داخلی را بهبود بخشند. از طرفی، سودآوری یک شرکت که بقای آن را تضمین میکند، به طراحی برنامه مدیریت بازار صحیح براساس ارضای نیازهای مشتریان وابسته است. بازاریابی کوششی است درجهت کاهش مخاطرات داخلی و خارجی شرکت، که با بهکارگیری روشهای اقتضایی، موقعیتها را ارزیابی کرده و واکنش سازمانها را در برابر آنها تضمین میکند.